قابل توجه دانشجویان استاد آقای محبت بایزیدنژاد:
کلاس فوق العاده استاد آقای بایزیدنژاد برگزار نمی شود.
در صورت برگزاری کلاس بعداً اعلام می شود.
قابل توجه دوستانی که در وبلاگ ثبت نام نموده اند و هنوز کلمه عبور مطالب در اختیارشون قرار داده نشده:
احتمال داره هنگام ثبت نام، ایمیل شما به اشتباه وارد شده باشد!
حداکثر زمان جواب، به درخواست های شما 24 ساعت می باشد
روش های رفع مشکل:
1- می توانید مجدداً ثبت نام فرمایید.
2- در بخش نظرات با من در ارتباط باشید.
3- با ایمیل در ارتباط باشید. (آدرس ایمیل در وبلاگ)
درایور پرینتر سه کاره اچ پی ۴۵۰۰ جهت دریافت مستقیم کلیک کنید
خودتان قضاوت کنید!
روزی من رو خدا فراهم کرده و خدا راه دادن روزی به من رو از طریق تکنولوژی فناوری اطلاعات امروزی رو که استفاده می کنم قرار داده...
ولی میگم ای کاش اصلاً چیزی به نام کامپیوتر و فناوری وجود نداشت هر چند که امروزه بسیاری از کارها رو فناوری اطلاعات انجام میده و بدون استفاده از کامپیوتر دسترسی به آنها غیر ممکن است ولی افسوس که این فناوری موجب دور بودن محبت انسانها از یکدیگر شده! توجه کنید گفتم محبت نگفتم حضور فیزیکی! حضور فیزیکی ما همگان همیشه کنار هم برای ریــــا هست! ما ظرفیت فناوری رو نداریم این رو خودتان میبینید.
البته نگران روزی خود نیستم چون اون وقت خدا روزی من رو از یک جا دیگه میداد!
و اکنون اصل ماجرا: که ای کاش میدونستم نویسنده اصلی این داستان کیست
"اگه میخواید بخوانید با دقت و حوصله بخوانید"
مورچه هر روز صبح زود سر کار می رفت و بلافاصله کارش را شروع می کرد و با خوشحالی هر روز کار زیادی انجام می داد. رئیسش که یک شیر بود از اینکه می دید مورچه می تواند بدون سرپرستی بدین گونه کار کند، بسیار متعجب بود. بنابراین سوسکی را که تجربه بسیار بالایی در سرپرستی داشت و به نوشتن گزارشات عالی شهره بود، استخدام کرد تا این موضوع را بررسی کند
اولین تصمیم سوسک راه اندازی دستگاه ثبت ساعت ورود و خروج بود. او همچنین برای نوشتن و تایپ گزارشاتش به کمک یک منشی نیاز داشت. عنکبوتی هم مدیریت بایگانی و تماسهای تلفنی را بر عهده گرفت. شیر از گزارشات سوسک لذت می برد و از او خواست که نمودارهایی که نرخ تولید را توصیف می کند تهیه نموده که با آن بشود روندها را تجزیه تحلیل کند. او می توانست از این نمودارها در گزارشاتی که به هیات مدیره می داد استفاده کند. بنابراین سوسک مجبور شد که کامپیوتر جدیدی به همراه یک دستگاه پرینت لیزری بخرد. او از یک مگس برای مدیریت واحد تکنولوژی اطلاعات استفاده کرد.
مورچه که زمانی بسیار بهره ور و راحت بود از این حد کاغذ بازی افراطی و جلساتی که بیشتر وقتش را هدر می داد متنفر بود. شیر به این نتیجه رسید که زمان آن فرا رسیده که شخصی را به عنوان مسئول واحدی که مورچه در آن کار می کرد معرفی کند. این سمت به جیرجیرک داده شد. اولین تصمیم او هم خرید یک فرش و نیز یک صندلی ارگونومیک برای دفترش بود. این مسئول جدید یعنی جیرجیرک هم به یک عدد کامپیوتر و یک دستیار شخصی به منظور کمک به برنامه بهینه سازی استراتژیک کنترل کارها و بودجه نیاز پیدا کرد.
اکنون واحدی که مورچه در آن کار می کرد به مکان غمگینی تبدیل شده بود که دیگر هیچ کسی در آن جا نمی خندید و همه ناراحت بودند. در این زمان بود که جیرجیرک، شیر را متقاعد کرد که نیاز مبرم به شروع یک مطالعه سنجش شرایط محیطی وجود دارد. با مرور هزینه هایی که برای اداره واحد مورچه می شد شیر فهمید که بهره وری بسیار کمتر از گذشته شده است.
بنابر این او جغد که مشاوری شناخته شده و معتبر بود را برای ممیزی و پیشنهاد راه حل اصلاحی استخدام نمود. جغد سه ماه را در آن واحد گذراند و با یک گزارش حجیم چند جلدی باز آمد. نتیجه نهایی این بود: «تعداد کارکنان زیاد است».
حدس می زنید اولین کسی که شیر اخراج کرد چه کسی بود؟
مسلماً مورچه؛ چون او عدم انگیزه اش را نشان داده و نگرش منفی داشت.
قابل ذکر تمامی دانشجویان و بازدیدکنندگان محترم.
جهت دریافت مطالب به کلمه عبور نیاز دارید. جهت دریافت کلمه عبور در وبلاگ ثبت نام کنید.
فرم کارآموزی توسط آقای عباسیان مورد تأیید قرار گرفت. جهت دریافت کلیک فرمایید